loading...

آموزش اصولی زیان

بازدید : 7
يکشنبه 9 ارديبهشت 1403 زمان : 9:22


has impeccable taste in clothing

بسیار خوش سلیقه بودن در لباس

Meaning: has outstanding ability to judge what is good or suitable for clothing

داشتن توانایی فوق العاده برای قضاوت در مورد خوب یا مناسب بودن لباس

EXP: Brandon is well-known for his impeccable taste in clothing.

براندون به خاطر خوش سلیقه بودن در لباس معروف است.

tacky clothing

لباس کوچه بازاری

Meaning: clothing that looks cheap and of poor quality

لباسی که ارزان و بی کیفیت به نظر می رسد

EXP: Revealing clothing would be too tacky and impolite for such a formal occasion.

لباس‌ بدن نما برای چنین مراسم رسمی خیلی نامناسب و نامحترمانه است.

elegant clothes

لباس های شیک و آراسته

Meaning: clothes that are beautiful in a graceful way

لباس هایی که به شکل برازنده‌ای زیبا هستند

EXP: Jane likes to wear elegant clothes and expensive accessories

جین دوست دارد لباس های شیک و آراسته بپوشد و از زیورآلات گران قیمت استفاده کند.

fashion-conscious

اهل مد

Meaning: interested in the latest fashions

علاقه مند به جدیدترین مُدها

EXP: Bailey is very fashion-conscious.

بیلی خیلی اهل مد است.

a fashion victim

مُد پرست

Meaning: someone who always wears fashionable clothes even if the clothes sometimes make them look silly

کسی که همیشه لباس های مُد روز می پوشد حتی اگر لباس ها گاهی ظاهر وی را احمقانه نشان دهد

EXP: Blake is in danger of becoming a fashion victim.

بلیک در معرض خطر تبدیل شدن به یک مُد پرست قرار دارد.

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به مد در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مد در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.

منبع: https://tatschool.ir/education/fashion-terms-ielts/


has impeccable taste in clothing

بسیار خوش سلیقه بودن در لباس

Meaning: has outstanding ability to judge what is good or suitable for clothing

داشتن توانایی فوق العاده برای قضاوت در مورد خوب یا مناسب بودن لباس

EXP: Brandon is well-known for his impeccable taste in clothing.

براندون به خاطر خوش سلیقه بودن در لباس معروف است.

tacky clothing

لباس کوچه بازاری

Meaning: clothing that looks cheap and of poor quality

لباسی که ارزان و بی کیفیت به نظر می رسد

EXP: Revealing clothing would be too tacky and impolite for such a formal occasion.

لباس‌ بدن نما برای چنین مراسم رسمی خیلی نامناسب و نامحترمانه است.

elegant clothes

لباس های شیک و آراسته

Meaning: clothes that are beautiful in a graceful way

لباس هایی که به شکل برازنده‌ای زیبا هستند

EXP: Jane likes to wear elegant clothes and expensive accessories

جین دوست دارد لباس های شیک و آراسته بپوشد و از زیورآلات گران قیمت استفاده کند.

fashion-conscious

اهل مد

Meaning: interested in the latest fashions

علاقه مند به جدیدترین مُدها

EXP: Bailey is very fashion-conscious.

بیلی خیلی اهل مد است.

a fashion victim

مُد پرست

Meaning: someone who always wears fashionable clothes even if the clothes sometimes make them look silly

کسی که همیشه لباس های مُد روز می پوشد حتی اگر لباس ها گاهی ظاهر وی را احمقانه نشان دهد

EXP: Blake is in danger of becoming a fashion victim.

بلیک در معرض خطر تبدیل شدن به یک مُد پرست قرار دارد.

در فرایند یادگیری زبان انگلیسی، یادگیری اصطلاحات کاربردی موضوعات مختلف نقش مهمی را ایفا می کند. در آموزش کلمات و اصطلاحات مربوط به مد در آیلتس آکادمی زبان تات مجموعه گسترده‌ای از اصطلاحات کاربردی مرتبط با مد در زبان انگلیسی را گردآوری کرده است.

منبع: https://tatschool.ir/education/fashion-terms-ielts/

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 41

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 42
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 1
  • بازدید کننده امروز : 0
  • باردید دیروز : 5
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 126
  • بازدید سال : 575
  • بازدید کلی : 803
  • کدهای اختصاصی