loading...

آموزش اصولی زیان

بازدید : 12
دوشنبه 18 دی 1402 زمان : 19:56

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که get یکی از آنهاست. در این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی می پردازیم.

Get together

ملاقات / دورهمی

Exp: Why don’t we all get together for lunch one ?

چرا همه برای ناهار دور هم جمع نمی شویم؟

Get upset

ناراضی یا ناامید شدن

Exp: He would get very upset about small things.

از چیزهای کوچک خیلی ناراحت می شد.

Exp: Our parents get upset if we don’t call them regularly.

والدین ما اگر مرتب با آنها تماس نگیریم ناراحت می شوند.

Get used to

عادت کردن

Exp: You ‘ll get used to spicy food when you move to India.

وقتی به هند می روید به غذاهای تند عادت خواهید کرد.

Get a hold of

پیدا کردن و صحبت کردن با (کسی) : تماس با (کسی)

Exp: Somehow she managed to get hold of the band’s new album before it came out.

او به نحوی توانست آلبوم جدید گروه را قبل از اینکه منتشر شود به دست بیاورد.

Get a grip on

کنترل کردن

Exp: He should get a grip on this campaign.

او باید این کمپین را کنترل کند

Get a kick out of

مسرور شدن از

Exp: I get a kick out of studying English.

من از مطالعه زبان انگلیسی خوشم می آید.

Get a sense

حس کردن

Exp: I got a sense that people are feeling better about themselves.

این حس را داشتم که مردم نسبت به خودشان احساس بهتری دارند.

Get a feel of

حس کردن/ازریابی

Exp: You can explore to get a feel of the place.

می توانید کاوش کنید تا ارزیابی و حسی از مکان پیدا کنید.

Get a handle on

درک کردن (چیزی)

Exp: I can’t quite get a handle on the way this machine works.

من نمی توانم به نحوه عملکرد این دستگاه رسیدگی کنم.

Exp: It seemed like she had a good handle on the situation

به نظر می رسید که او کنترل خوبی در این موقعیت داشته است

Get a promotion

ارتقا یافتن در شغل

Exp: We really want to finish the job and get promotion .

ما واقعاً می خواهیم کار را تمام کنیم و ترفیع بگیریم

Get a haircut

کوتاه کردن موها

Exp: Jenny is getting a haircut.

جنی در حال کوتاه کردن موهایش است.

Get a raise

افزایش حقوق

Exp: I haven’t gotten a raise in two years of working here.

من دو سال است که اینجا کار می کنم افزایش حقوق نگرفته ام.

Get a loan

دریافت وام

Exp: He got a car loan.

وام ماشین گرفت

Exp: Borrowers can take out a loan for £84000

وام گیرندگان می توانند 84000 پوند وام بگیرند


فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله راهنمای استفاده از فعل Get که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

در انگلیسی حدود ده فعل پرکاربرد وجود دارد که get یکی از آنهاست. در این درس به کاربرد و کالوکیشن های فعل get در انگلیسی می پردازیم.

Get together

ملاقات / دورهمی

Exp: Why don’t we all get together for lunch one ?

چرا همه برای ناهار دور هم جمع نمی شویم؟

Get upset

ناراضی یا ناامید شدن

Exp: He would get very upset about small things.

از چیزهای کوچک خیلی ناراحت می شد.

Exp: Our parents get upset if we don’t call them regularly.

والدین ما اگر مرتب با آنها تماس نگیریم ناراحت می شوند.

Get used to

عادت کردن

Exp: You ‘ll get used to spicy food when you move to India.

وقتی به هند می روید به غذاهای تند عادت خواهید کرد.

Get a hold of

پیدا کردن و صحبت کردن با (کسی) : تماس با (کسی)

Exp: Somehow she managed to get hold of the band’s new album before it came out.

او به نحوی توانست آلبوم جدید گروه را قبل از اینکه منتشر شود به دست بیاورد.

Get a grip on

کنترل کردن

Exp: He should get a grip on this campaign.

او باید این کمپین را کنترل کند

Get a kick out of

مسرور شدن از

Exp: I get a kick out of studying English.

من از مطالعه زبان انگلیسی خوشم می آید.

Get a sense

حس کردن

Exp: I got a sense that people are feeling better about themselves.

این حس را داشتم که مردم نسبت به خودشان احساس بهتری دارند.

Get a feel of

حس کردن/ازریابی

Exp: You can explore to get a feel of the place.

می توانید کاوش کنید تا ارزیابی و حسی از مکان پیدا کنید.

Get a handle on

درک کردن (چیزی)

Exp: I can’t quite get a handle on the way this machine works.

من نمی توانم به نحوه عملکرد این دستگاه رسیدگی کنم.

Exp: It seemed like she had a good handle on the situation

به نظر می رسید که او کنترل خوبی در این موقعیت داشته است

Get a promotion

ارتقا یافتن در شغل

Exp: We really want to finish the job and get promotion .

ما واقعاً می خواهیم کار را تمام کنیم و ترفیع بگیریم

Get a haircut

کوتاه کردن موها

Exp: Jenny is getting a haircut.

جنی در حال کوتاه کردن موهایش است.

Get a raise

افزایش حقوق

Exp: I haven’t gotten a raise in two years of working here.

من دو سال است که اینجا کار می کنم افزایش حقوق نگرفته ام.

Get a loan

دریافت وام

Exp: He got a car loan.

وام ماشین گرفت

Exp: Borrowers can take out a loan for £84000

وام گیرندگان می توانند 84000 پوند وام بگیرند


فعل get از پرکاربردترین افعال در زبان انگلیسی است. برای دریافت کالوکیشن های بیشتر از فعل get در زبان انگلیسی می توانید به مقاله راهنمای استفاده از فعل Get که توسط آکادمی تات منتشر شده است، سر بزنید.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 41

درباره ما
موضوعات
اطلاعات کاربری
نام کاربری :
رمز عبور :
  • فراموشی رمز عبور؟
  • لینک دوستان
    آرشیو
    خبر نامه


    معرفی وبلاگ به یک دوست


    ایمیل شما :

    ایمیل دوست شما :



    <
    پیوندهای روزانه
    آمار سایت
  • کل مطالب : 42
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 14
  • بازدید کننده امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 51
  • بازدید ماه : 175
  • بازدید سال : 624
  • بازدید کلی : 852
  • کدهای اختصاصی