-
be a self-made man/woman: شخصی که بدون کمک دیگران به موفقیت رسیده است.
-
show initiative: نشان دادن توانایی استفاده از قوه تشخیص خود برای انجام کارها.
-
do sth. of one’s own accord: انجام دادن کاری بدون اینکه از شما خواسته شود یا مجبور به انجام آن باشید.
-
be tenacious: بسیار مصمم بودن و عدم تمایل به توقف در تلاش برای رسیدن به چیزی.
-
perseverance: نگرش مصمم و ادامه دادن در راه به دست آوردن هدف.
-
willpower: توانایی کنترل افکار و رفتار خود به منظور رسیدن به هدف.
-
keep one’s word: وفای به عهد و انجام دادن آنچه که قول داده شده است.
-
an upright citizen: فردی شریف، صادق و مسئولیت پذیر.
-
preserve sb.’s integrity: حفظ کیفیت همیشگی رفتار طبق اصول اخلاقی که شخص معتقد به آن است.
-
be down-to-earth: بودن واقعبین و عملی بودن
- She is a very self-reliant person and doesn't need anyone's help. (متکی به خود)
- He decided to live on his own after graduating from university. (مستقل زندگی کردن)
- The country is now self-sufficient in food production. (خودکفا)
- She is a self-made businesswoman who started her own company from scratch. (زن خودساخته)
- He took the initiative to clean up the neighborhood. (ابتکار عمل)
- She apologized of her own accord. (به میل خود عذرخواهی کرد)
در مطلبی که آکادمی زبان تات با عنوان کلمات و اصطلاحات مربوط به مردم people در آیلتس منتشر کرده است مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مربوط به مردم در انگلیسی را گردآوری شده است. در این مقاله شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به مردم که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.
-
be a self-made man/woman: شخصی که بدون کمک دیگران به موفقیت رسیده است.
-
show initiative: نشان دادن توانایی استفاده از قوه تشخیص خود برای انجام کارها.
-
do sth. of one’s own accord: انجام دادن کاری بدون اینکه از شما خواسته شود یا مجبور به انجام آن باشید.
-
be tenacious: بسیار مصمم بودن و عدم تمایل به توقف در تلاش برای رسیدن به چیزی.
-
perseverance: نگرش مصمم و ادامه دادن در راه به دست آوردن هدف.
-
willpower: توانایی کنترل افکار و رفتار خود به منظور رسیدن به هدف.
-
keep one’s word: وفای به عهد و انجام دادن آنچه که قول داده شده است.
-
an upright citizen: فردی شریف، صادق و مسئولیت پذیر.
-
preserve sb.’s integrity: حفظ کیفیت همیشگی رفتار طبق اصول اخلاقی که شخص معتقد به آن است.
-
be down-to-earth: بودن واقعبین و عملی بودن
- She is a very self-reliant person and doesn't need anyone's help. (متکی به خود)
- He decided to live on his own after graduating from university. (مستقل زندگی کردن)
- The country is now self-sufficient in food production. (خودکفا)
- She is a self-made businesswoman who started her own company from scratch. (زن خودساخته)
- He took the initiative to clean up the neighborhood. (ابتکار عمل)
- She apologized of her own accord. (به میل خود عذرخواهی کرد)
در مطلبی که آکادمی زبان تات با عنوان کلمات و اصطلاحات مربوط به مردم people در آیلتس منتشر کرده است مجموعه گستردهای از اصطلاحات کاربردی مربوط به مردم در انگلیسی را گردآوری شده است. در این مقاله شما می توانید فهرستي از کلمات و اصطلاحات مربوط به مردم که کاربرد زیادی در آزمون آیلتس دارند را به همراه معني و مثال از آنها مطالعه کنید.